وحديث ثقلين كه مورد اتفاق فريقين است دليل وجود چنين شخصيتى است كه او از قرآن و قرآن از او براى هميشه جدا شدنى نيست، و چون حجت خدا بر خلق حجت بالغه است ابن حجر هيتمى كه تعصب او در برابر مذهب حق پوشيده نيست، مى گويد: " والحاصل ان الحث وقع على التمسك بالكتاب و بالسنة وبالعلماء بهما من اهل البيت ويستفاد من مجموع ذلك بقاء الأمور الثلاثة الى قيام الساعة، ثم اعلم ان لحديث التمسك بذلك طرقا كثيرة وردت عن نيف و عشرين صحابيا ". (1) در اين سخن اعتراف مى كند كه تمام امت به مقتضاى روايتى كه بيست و چند نفر از اصحاب از پيغمبر خدا روايت كرده اند مأمورند به تمسك به كتاب و سنت و علماى از اهل بيت، واستفاده مى شود از مجموع آن بقا و ماندگارى اين سه امر تا قيام قيامت.
و مذهب حق جز اين نيست كه بايد با قرآن عالمى - به جميع آنچه در قرآن است - از اهل بيت باشد، كه تمام امت - بدون استثنا - مأمور به تمسك به كتاب و سنت و او هستند، و هدايت هر كس بستگى به اين تمسك دارد.
و از نظر نقلى: اعتقاد شيعه به امام دوازدهم (عليه السلام) و ظهور آن حضرت به نص متواتر از معصومين (عليهم السلام) - كه يكى از طرق اثبات امامت است - ثابت مى باشد.
و در قرآن مجيد آياتى است كه در كتب عامه و خاصه به ظهور حكومت آن حضرت تفسير شده، و بعضى از آنها ذكر مى شود:
1 - (هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله ولو كره المشركون). (2) ابو عبد الله گنجى در كتاب البيان في اخبار صاحب الزمان (عليه السلام) مى گويد: " و اما بقاى مهدى پس به تحقيق در كتاب و سنت آمده است، اما كتاب پس به تحقيق