اعتقاد و صلاح عمل، نورى در قلب آنها پيدا مىشود كه في الجملة بصيرتى در اسرار باطنيه شايد بيايند، و برزخ اينها روشن تر، و احاطه به مقامات عاليه بيشتر دارند، و اين مرتبه را به اصطلاح مذكور لب مىنامند.
پنجم - همين مرتبه است با علم كامل كه موجب انشراح صدر و نورانيت ضمير شود، و فضل اينها بر آن طايفه مثل قمر است بر ساير نجوم، بلكه مثل فضل پيغمبر است بر ساير امت و اين مقام در اصطلاح مشار اليه لب لب است.
ششم - همين مرتبه است به اضافه يقين، قلم اينجا رسيد و سر بشكست و اين مقام اولياء و صديقين است، و نتيجه اين رسوخ كمالات نفسانيه است در قلب، از رضا و توكل، و اقبال به طاعت، و خلع ربقه علايق، ونضو جلباب هواى خلايق، و وحدت هم، وعكوف همت بر حضرت احديت جل جناب قدسه ، و اين هم مراتب دارد، ومقول به تشكيك است، لمؤلفه:
ان النجوم في ارتفاع قدرها * ليس سهاها في السناكبدرها و اسم اين مرتبه در اصطلاح مذكور لب لب لب مىشود.
و در كافى است كه حضرت صادق عليه السلام به جابر جعفى فرمود: " ما من شئ اعز من اليقين " (1).
و حضرت رضا عليه السلام به على بن الحسن الوشاء فرمود " ما قسم في الناس شئ اقل من اليقين " (2).
و در روايت يونس بن عبد الرحمن از آن جناب است كه فرمود " فأى الشئ اليقين؟ قال: التوكل على الله، والتسليم لله، والرضا به قضاء الله، والتفويض