روش فعلى اتخاذ مى كرديم... (1) و نيز آن حضرت فرمود: از پراكندگى بپرهيزيد كه آدم تنها طعمه شيطان است چنان كه گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود. زنهار كه هر كس شعار تفرقه داد او را بكشيد گرچه زير اين عمامه من باشد. (2) و فرمود: شما به خوبى مى دانيد كه من از ديگران به حكومت سزاوارترم، و به خدا سوگند كه من تا زمانى مسالمت مى كنم كه امور مسلمانان به سلامت باشد و بر كسى جز شخص من ستم نرود. (3) و در نامه اى به همراه مالك اشتر براى مردم مصر نوشت: به خدا سوگند هرگز به دلم نمى افتاد و به خاطرم نمى گذشت (4) كه عرب پس از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اين حكومت را از خاندان او به در برد، و به من بيم دست نداد جز آن كه ديدم مردم بر سر فلانى ريختند و با او بيعت مى كردند، من دست نگه داشتم تا آن كه ديدم مردم از اسلام برگشتند و به نابودى دين محمد صلى الله عليه و آله و سلم فرا مى خوانند، ترسيدم كه اگر اسلام و اهل آن را يارى ندهم در آن رخنه و شكستى ببينم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از از دست دادن ولايت بر شما باشد كه آن بهره روزهايى اندك است و به زودى مانند سراب يا كنار رفتن ابر زايل مى گردد، پس در اين حوادث قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد و دين آرامش يافت و پا برجا گشت. (5) ابن ابى الحديد گويد: گويى اين يارى على عليه السلام پاسخ كسانى است كه گويند:
(٨٤٥)