الإمام علي بن أبي طالب (ع) (فارسي) - أحمد الرحماني الهمداني - الصفحة ٨٥٦
كردى. پناه بر خدا! آيا به رستاخيز ايمان ندارى؟ آيا از سختگيرى حساب و باز خواست نمى ترسى؟
اى كه در ميان ما از خردمندان به شمار بودى، چگونه اين نوشيدنيها و خوراكيها را در گلو فرو مى برى در صورتى كه به خوبى مى دانى حرام مىخورى و حرام مىنوشى؟! و از پول يتيمان و تهيدستان و مؤمنان و مجاهدان كه خداوند اين اموال را در دسترسشان نهاده و به واسطه ايشان اين مرز و بوم را پاسدارى نموده كنيزها مىخرى و زنها مى گيرى! پس از خدا بترس و مال مردم را به آنان بازگردان، چنانچه برنگردانى و دست ستم به تو رسد هر آينه كيفرى دهمت كه خداوند در برابر تبهكاريت عذر مرا بپذيرد، و با اين شمشيرم - كه هر كس را با آن زدم يكسر به دوزخ رفت - گردنت را بزنم. به خدا سوگند اگر كارى كه تو كردى حسن و حسين كرده بودند بى گمان مهر از آنان مى بريدم و تا حق را از چنگشان در نمى آوردم و باطلى را كه پديده زورگويى و ستمشان باشد از بين نمى بردم قرار آشتى با ايشان نمى نهادم. به خداى جهانيان سوگند مىخورم كه خوش ندارم كه همه آن اموالى كه گرفته اى حلال من بود و آن را براى كسان خود به ارث مى نهادم. آخر اندكى آهسته بران كه گمان مى رود به پايان زندگى رسيده اى و به زودى زير انبوه خاك مدفون شوى و كارهايت همه بر تو نمودار شود در جايى كه ستمكار فرياد حسرت بردارد و تبهكار در آرزوى بازگشت به دنيا باشد ولى افسوس كه ديگر جاى گريز نيست. (1)

(1) - نهج البلاغة، نامه 41. اختلاف است كه آيا امام اين نامه را به عبد الله بن عباس نوشته يا عبيدالله بن عباس يا شخص ديگرى، براى آگاهى بيشتر بايد به شروح نهج البلاغة مراجعه نمود.
(٨٥٦)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 ... » »»
الفهرست