از على وجود داشته، اصحاب حديث در خانه او جمع شدند در اين هنگام دختركى جوجه اى را براى سر بريدن بيرون آورد و كسى را نيافت كه آن را سر ببرد، ابراهيم گفت: شگفتا! يك جوجه را كسى پيدا نمى شود سر ببرد ولى على در يك نيم روز بيست و چند هزار مسلمان را قتل عام كرد!... ابن حبان در بخش ثقات گفته: او حرورى مذهب بود ولى دعوت و تبليغى نداشت، و در عقيده تسنن سخت بود وحافظ حديث بود اما بسا از روى تصلبى كه داشت از حد خود تجاوز مى نمود. ابن عدى گفته: او بسيار مايل بود به مذهب اهل دمشق كه انحراف از على داشتند. من در نسخه اى از كتاب ابن حبان ديدم كه (حريزى مذهب) نوشته بود كه منسوب است به حريزبن عثمان و او به دشمنى با على معروف بود. (1) و نيز در شرح حال (مصدع) گويد: جوزجانى مشهور به نصب و دشمنى با على وانحراف از آن حضرت است. (2) علامه حضرموتى رحمه الله گويد: چه حرورى مذهب باشد چه حريزى مذهب فرقى ندارد، هر كدام باشد كافى است براى اثبات نفاق وفسق و پليدى اين مرد.
اين كه گفته: (وى در عقيده تسنن سخت بود) اين سنت چيست؟ من جز اين نمى دانم كه همان سنتى است كه عمربن عبد العزيز آن را برداشت و اهل دمشق بر او ايراد گرفتند و آن لعن مولاى مؤمنان است كه آشكارا حضرتش را لعن مى كردند. خدا اين سنت و پايه گذار و عامل به آن را هر كه باشد لعنت كند، آمين! و اما اين كه گويى از او اعتذار جسته و گفته: (بسا از روى تصلبى كه داشت از حد خود تجاوز مى نمود)، عذر بدتر از گناه است كه به شستن نجاست با