شرح علامه مولى صالح قزوينى 4 / 180 چنين آمده: واعجباه، اتكون الخلافة بالصحابة، ولاتكون بالصحابة والقرابة؟! (شگفتا! آيا خلافت به صحابت تنها واقع مى شود ولى به صحابت وقرابت (كه من داشتم) واقع نمى شود)؟!
13 - مسند احمد حنبل: علامه حلى رحمه الله گويد: در مسند احمد از چند طريق نقل كرده كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ميان مردم عقد برادرى بست وعلى را رها نمود و او آخرين كس بود و برادرى براى او قرار نداد. على گفت: اى رسول خدا، ميان يارانت برادرى برقرار كردى و مرا رها ساختى! فرمود: همانا تو را براى خودم باز گذاشتم، تو برادر منى و من برادر تو، هر كس از تو ياد كرد بگو: من بنده خدا و برادر رسول اويم، اين مقام را پس از تو احدى ادعا نكند مگر دروغگو.
سوگند به آن كه مرا به حق مبعوث كرد تو را واپس نداشتم جز براى خودم، و تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى هستى جز آن كه پس از من پيامبرى نخواهد بود...). (1) علامه مظفر رحمه الله در ذيل اين كلام گويد: در ينابيع المودة باب نهم، حديث برادرى را از احمد در مسندش از زيد بن ابى اوفى نقل كرده چنان كه مصنف رحمه الله در كتاب منهاج الكرامة نيز از مسند آورده... و نيز در ينابيع المودة از احمد در مسندش از حذيفة بن يمان نقل كرده كه گفت: (رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ميان مهاجران و انصار برادرى برقرار كرد وچنان بود كه ميان هر كسى با نظيرش برادرى برقرار مى ساخت، سپس دست على عليه السلام را گرفت و فرمود: اين برادر من است). و نيز از عبد الله بن احمد در زوايد المسند هشت حديث درباره برادرى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم با على عليه السلام نقل كرده است، و شايد مراد مصنف رحمه الله كه فرموده: (از چند طريق) همين احاديث باشد. ولى گويا چاپ كنندگان مسند عمدا آنها را از آن كتاب حذف