نكاح متعه نقل كرده جز آن كه به جاى (رسول خدا آن را وضع كرد)، (رسول خدا آن را سنت نهاد) آورده است. و نيز همين حديث در جواهر الكلام 30 / 145 در باب نكاح منقطع و شرعى بودن آن در اسلام به نقل از صحيح ترمذى آمده است. اما در صحيح ترمذى در باب (آنچه درباره نكاح متعه رسيده) دو حديث به شماره هاى 1130 و 1131 موجود است كه دلالت بر حرمت نكاح متعه دارند و اثرى از اين حديثى كه بزرگان علما نقل كرده اند در آن به چشم نمى خورد.
رجوع كنيد به التحفة الاحوذى في شرح جامع الترمذى (ط بيروت، دار المعرفة).
12 - نهج البلاغة: در نهج البلاغة تحقيق دكتر صبحى صالح، حكمت 190 چنين آمده: قال عليه السلام: واعجباه، اتكون الخلافة بالصحابة والقرابة؟ (شگفتا! آيا خلافت به صحابت وقرابت (با رسول خدا صلى الله عليه و سلم) است؟ سيد رضى گويد: و شعرى از آن حضرت در اين باره روايت شده است كه ترجمه اش اين است:) (پس اگر به سبب شورا زمامدار آنها شدى، اين چگونه است حال آن كه اهل مشورت (بنى هاشم) غايب بودند)!
فإن كنت بالشورى ملكت أمورهم * فكيف بهذا والمشيرون غيب وإن كنت بالقربى حججت خصيمهم * فغيرك أولى بالنبى وأقرب (و اگر به سبب خويشاوندى با مدافعان آنها احتجاج كردى، غير تو كه به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اولويت وقرابت بيشترى داشت)!
اين روايت تحريف شده (1) و صحيح آن در شرح ابن ابى الحديد 18 / 416 و