الإمام علي بن أبي طالب (ع) (فارسي) - أحمد الرحماني الهمداني - الصفحة ٦٠٥
معنا ديده مى شود مانند آن كه خاكش از مشك خوشبو، سنگريزه هايش در و ياقوت و مرجان، و گياهش زعفران است و امثال اين تعبيرها، (1) در اين جا اين سؤال به ذهن مى رسد كه مراد از اينها چيست؟ آيا لازم است كه به ظواهر آنها ملتزم شويم و گوييم در حوض پيامبر به تعداد ستارگان آسمان جام وجود دارد و نيز در و يا قوت و مرجان در آن هست؟ يا آن كه مى توان اين ظواهر را به معانيى برتر، والاتر و لطيف تر از اين تعبير نمود؟ زيرا كه اين گونه معانى در فرمايش امام صادق عليه السلام در اشعارى چنين آمده است:
في الأصل كنا نجوما يستضاءبنا * وللبرية نحن اليوم برهان نحن البحور التي فيها لغائصكم * در ثمين ويا قوت ومرجان مساكن القدس والفردوس نملكها * ونحن للقدس والفردوس خزان من شذ عنا فبرهوت مساكنه * ومن أتانا فجنات وولدان (در واقع ما ستارگانى هستيم كه از نور ما استفاده مى شود، و امروز براى آفريدگان دليل روشنى هستيم).
(ما درياهايى هستيم كه در آن براى غواصان شما درهاى گرانبها و يا قوت و مرجان وجود دارد).
(مساكن قدس و فردوس در اختيار ماست و ما خازنان قدس و فرد و سيم).

(1) - مانند اين حديث پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه: (نهرى در بهشت ديدم كه در دو طرفش قبه هايى از لؤلؤ توخالى بود، پس در مجراى آب دست زدم و با مشكى خوشبو روبرو شدم، گفتم: اين چيست؟ گفتند:
كوثرى است كه خداوند به تو عطا فرموده است... از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر، در آن مرغانى سبز رنگ با گردنهايى چون گردن شتر بود). (تفسير فخررازى 31 / 124). و اين حديث كه: (طول و عرضش به فاصله ميان مشرق و مغرب است، هر كس از آن بنوشد ديگر تشنه نمى شود، و هر كس از آن وضو بسازد ديگر نخواهد مرد)، و حديث ديگر كه: (عمقش هفتاد هزار فرسخ است... (تفسير روح المعانى 30 / 244).
(٦٠٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 ... » »»
الفهرست