خود مطلب حقى است).
(اين ديدار براى دوست و دشمن على عليه السلام مژدگانى و وعده اى است، دوستان را اميد و دشمنان را بيم و هراس است).
(دوستدار او در آن حال به نعمت جاويد دست مى يابد و دشمنش به شقاوت ابد دچار و زيانكار مى گردد).
(در حديث سرور اتقيا آمده است كه: اى حارث همدانى، هر كه بميرد مرا مى بيند).
(و او از روى لطف و محبت، ملك الموت را در ساعت ديدار مرگ به محتضر سفارش مى كند).
(و او مانند يك مادر دلسوز به فرزندان خود به محتضر دلسوزى مى كند).
(و او را به ماندن در دنيا تشويق مى كند ولى او نمى پذيرد به خاطر شوقى كه به ثواب روز بقا دارد).
(و اين زمانى است كه مژدگانى على عليه السلام در وقت مرگ به بهشت جاودان به او مى رسد).
(پس روح امين او به آرامى از بدنش بيرون مى رود چنان كه مويى را به نرمى [از ماست] بيرون آرند).
(و براى سيد حميرى هنگامى كه وقت مرگش فرا رسيد دليلى از حضور حضرت وصى عليه السلام تجلى كرد).
(آن گاه كه در آغاز، چهره اش از نقطه سياهى كه در آن پديدار شد دگرگون گشت).
(اين نقطه سياه به جهت انحراف وى كه در گذشته از راه حق و هدايت داشت در چهره او نمايان شد).
(ولى هنگامى كه با امام صادق عليه السلام ملاقات كرد هدايت يافت و عقيده حق در