(اين مدايح فروتر از مدحى است كه خدا درباره تو فرموده و فراتر از مدحى است كه ديگران گفته اند، و با اين همه مقامات والاى تو كامل تر از اينها است.) خطيب خوارزمى (1) ألا هل من فتى كأبي تراب * إمام طاهر فوق التراب إذا ما مقلتي رمدت فكحلي * تراب مس نعل أبي تراب هوالبكاء في المحراب لكن * هو الضحاك في يوم الحراب كأن الناس كلهم قشور * ومولانا علي كاللباب ولايته بلاريب كطوق * على رغم المعاطس في الرقاب ففاطمة ومولانا علي * ونجلاه سروري في الكتاب (هش داريد كه آيا جوانمردى مانند ابو تراب و امام پاكيزه اى چون او بر سطح كره خاك وجود دارد)؟
(هر گاه چشم من درد گيرد سرمه آن غبارى است كه روى كفش ابو تراب نشسته باشد).
(او كسى است كه در محراب عبادت بسيار مى گريست و در روز كارزار شاد و بشاش به ميدان مى شتافت).
(گويى همه مردم پوسته اند و مولاى ما على مغز آن است).
(بى شك ولايت او - علىرغم گروهى - طوق گردن همه است).
(فاطمه و مولايمان على و دو فرزند او بر اساس كتاب خدا مايه سرور منند).