10 - ابن ابى الحديد گويد: در خطبه حسن بن على عليهما السلام پس از شهادت پدرش (أمير المؤمنين عليه السلام) آمده است: (امشب مردى از دست شما رفت كه گذشتگان بر او پيشى نگرفتند و آيندگان به او نتوانند رسيد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه او را به جنگ مى فرستاد جبرئيل در سمت راست و ميكائيل در سمت چپ حضرتش قرار داشتند).
و در حديث آمده است: (در روز احد صدايى از آسمان در فضا پيچيد و به گوش رسيد كه مى گفت: لاسيف الا ذوالفقار، ولافتى الا على (تيغ برانى جز ذوالفقار و جوانمردى جز على نيست)... و در اخبار صحيح آمده كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى جبرئيل، او (يعنى على عليه السلام) از من است و من از اويم). (1) و نيز در قصيده اول از هفت قصيده علويات كه قصيده اى طولانى و مشتمل بر داستان فتح خيبر است، گويد:
فما ماس موسى في رداء من العلى * ولا آب ذكرا بعد ذكرك ايوب تقيلت افعال الربوبية التى * عذرت بها من شك انك مربوب (موسى در رداى والايى كامل قرار نداشت بلكه رداى والايى به قامت تو برازنده است. وايوب ذكر چندانى نداشت بلكه ذكر تو بيشتر است. كارهايى شبيه كارهاى پروردگار كردى، كه گويى عذر آن كس كه شك در مربوبيت تو دارد موجه است)!
و يا علة الدنيا و من بدء خلقها له * وسيتلو البدء في الحشر تعقيب (اى آن كه علت [غائى] خلقت دنيايى و آفرينش دنيا براى تو آغاز شد، و به دنبال اين آغاز در روز رستاخيز نيز آفرينش ديگرى خواهد بود).
و در قصيده پنجم در توصيف آن حضرت گويد: