(اين همان نورى است كه شعاعش در پيشانى آدم عليه السلام مى درخشيد). مراد همان نور نبوت است كه از آدم به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم منتقل شد وعلى عليه السلام هم وصى آن حضرت و شريك در فضائل او بود.
وشهاب موسى حيث اظلم ليله * رفعت له لألاؤه تتشعشع (و او همان آتشى است كه براى موسى در تاريكى شب درخشيد، و انوارى از او براى موسى درخشيد كه سبب نبوت او گرديد).
ما العالم العلوى الا تربة * فيها لجثتك الشريفة مضجع (عالم بالا چيزى جز تربتى براى آرامگاه بدن شريف تو نيست). اين سخن از آن روست كه قبر شريف حضرتش معراج فرشتگان و محل آمد شد ارواح طيبه است.
اقول فيك سميدع، كلا ولا * حاشا لمثلك ان يقال سميدع (درباره تو گويم كه مردى بس آقا و بزرگى؟! هرگز، به هيچ وجه نمى توان درباره چون تويى آقا و بزرگ گفت). زيرا تو بزرگتر از اين لقبهايى.
بل انت في القيامة حاكم * في العالمين و شافع و مشفع (بلكه تو در روز رستاخيز درباره جهانيان حاكم و شفاعت كننده اى كه شفاعتت پذيرفته مى شود).
والله لولا حيدر ما كانت الدنيا * ولاجمع البرية مجمع واليه في يوم المعاد حسابنا * وهو الملاذ لنا غدا والمفزع (خدا را سوگند كه اگر حضرت حيدر نبود هرگز دنيايى وجود نداشت و آفريدگان در جايى گرد نمى آمدند. و در روز قيامت حساب ما به دست او است، و فرداى قيامت او پشتيبان و پناهگاه ماست).