ابى طالب (1).
قندوزى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: على نسبت به من به منزله نفس من است، طاعت او طاعت من و نافرمانى او نافرمانى من است (2).
حافظ گنجى از ابن عباس روايت كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند چهل هزار سال پيش از آن كه دنيا را بيافريند چوب تركه اى آفريد و آن را در برابر عرش قرار داد تا آغاز مبعث من فرا رسيد، پس نيمى از آن را جدا كرد و پيامبرتان را از آن آفريد، و نيم ديگر على بن ابى طالب عليه السلام است. (3) حافظ محب الدين طبرى از براءبن عازب روايت كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: على با من به منزله سر من با بدن من است. (4) علامه سيد شريف رضى صاحب (نهج البلاغة) گويد: اگر كسى بپرسد معناى دعوت فرزندان و زنان روشن است، اما معناى دعوت انفس چيست؟ زيرا معنا ندارد كه انسان خودش را دعوت كند چنان كه درست نيست كه خود را امر و نهى نمايد.
پاسخ: عالمان وراويان همه بر اين متفقند كه چون نمايندگان نصاراى نجران نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمدند و در ميان آنان اسقف (كه ابوحارثة بن علقمه بود) و سيد وعاقب و ديگر سران آنها حضور داشتند، ميان آنان و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم درباره مسيح عليه السلام سخنانى رد و بدل شد كه در كتابهاى تفسير مذكور است... چون پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آنان را به مباهله فراخواند امير مؤمنان على را در جلو و فاطمه را پشت سر وحسن را سمت راست و حسين عليهم السلام را سمت چپ خود نشانيد و