ريشه همه آن احاديث يك گرايش سياسى معروفى از سوى شيعيان بوده است، و شيعه در اين احاديث خرافاتى دارند كه با اصول دين مخالف است. (1) و در 3 / 332 گويد: ابن عساكر از جعفر بن محمد از پدرش روايت كرده است كه در تفسير آيه مباهله گفته است: پيامبر ابو بكر و فرزندانش و عمر و فرزندانش وعثمان و فرزندانش وعلى و فرزندانش را به همراه آورد.
و در 12 / 53 گويد: درباره شاهد در آيه ويتلوه شاهد منه (2) روايات ديگرى هست... برخى از آنها مى گويد: شاهد على رضى الله عنه است، كه شيعيان آنها را روايت كرده و تفسير به امامت وى كرده اند... و در مقابل، مخالفانشان نيز نظير آن را درباره ابو بكر روايت كرده اند.
و در 8 / 426 در تفسير آيه فاذن مؤذن ان لعنة الله على الظالمين (3) گويد: روايتى كه اماميه از امام رضا عليه السلام وابن عباس رحمه الله نقل كرده اند كه مراد آن مؤذن على - كرم الله وجهه - است از طريق اهل سنت ثابت نگشته، و از آن امام بعيد است كه در آن روز (روز قيامت) مؤذن باشد در حالى كه در بهشت به سر مى برد.
و در 8 / 433 در تفسير آيه وعلى الاعراف رجال (4) گويد: مفسران درباره اهل اعراف اختلاف دارند، يك قول اين است كه آنها عباس و حمزه وعلى و جعفر ذو الجناحين رضى الله عنه هستند. اين قول را آلوسى ذكر كرده و گويد كه ضحاك از ابن عباس روايت نموده است، ولى ما در كتب تفاسير روائى نديده ايم، و ظاهرا از تفاسير شيعه نقل كرده است.