معناى كوشش و پويش در جستجوى چيزى است. اراده در اصل نيرويى است مركب از خواسته و نياز و آرزو. و آن نامى است براى گرايش نفس به چيزى همراه با حكم درباره آن كه بايد انجام گيرد يا انجام نگيرد. سپس گاهى فقط در معناى مبدأ يعنى گرايش نفس به چيزى به كار مى رود، و گاه در منتهى يعنى حكم درباره انجام گرفتن يا نگرفتن آن. و هر گاه اراده درباره خدا به كار رود منظور معناى دوم يعنى منتهى است نه مبدأ، زيرا خداوند از صفت گرايش داشتن به چيزى منزه وبرتر است.) و شيخ طوسى رحمه الله گويد: (اراده خدا براى از ميان بردن پليديها از اهل بيت از دو حال بيرون نيست: يا منظور آن است كه از آنان خواسته تا به اطاعت خدا پردازند و از گناهان بپرهيزند، يا مراد آن است كه پليديها را از آنان برده است بدين گونه كه عنايت خاصى به آنان نموده كه بدين وسيله از زشتيها امتناع مىورزند. روا نيست كه معناى اول مراد باشد، زيرا اين اراده را با همه مكلفان داشته و اختصاصى به اهل بيت ندارد، در حالى كه خلافى در اين نيست كه خداوند با اين آيه اهل بيت را به چيزى مخصوص داشته كه ديگران را با آنان شريك نساخته است، پس چگونه مى توان آن را بر معنايى حمل كرد كه اين تخصيص را ابطال مى كند و آيه را از اين كه در آن فضيلت و مزيتى بر ديگران نهفته است بيرون مى برد). (1) وعلامه طباطبائى رحمه الله در تفسير آيه گويد: و معنا آن است كه: خداى سبحان اراده اش استمرار يافته كه شما اهل بيت را به موهبت عصمت مخصوص بدارد بدان گونه كه اعتقاد باطل و اثر زشت را از شما خاندان بزدايد. (2)
(٢٣٣)