است - كه آن كمال انسانيت به معرفت الله و عبادت الله و تعديل شهوت انسان به عفت، و غضب او به شجاعت، و فكر او به حكمت، و ايجاد مدينهء فاضله بر اساس قسط و عدالت است - كمتر از دقت و ظرافت اعمال شده در اختراع آن مخترع است؟!
كتابى كه خداوند متعال در تعريف آن فرموده است: (ونزلنا عليك الكتب تبينا لكل شئ وهدى ورحمة) (1) و (كتب أنزلنه إليك لتخرج الناس من الظلمت إلى النور) (2) و (ومآ أنزلنا عليك الكتب إلا لتبين لهم الذى اختلفوا فيه) (3) مبينى مى خواهد كه آنچه را كه اين كتاب تبيان آن است استخراج كند، و محيط بر ظلمات فكرى و اخلاقى و عملى بشر و راهنماى او به عالم نور بوده، و در تمام آنچه مورد اختلاف نوع انسان است مبين حق و باطل باشد، كه مرز آن اختلافات از عميق ترين مسائل وجود در مبدأ ومعاد است كه فكر نوابغ انديشه را به حل خود مشغول كرده تا - مثلا - اختلاف دو زن بر سر فرزند شير خوارى كه هر يك ادعاى مادرى او را داشته باشند.
آيا مى توان پذيرفت كه كاربرد اين كتاب در هدايت عمومى و تربيت انسانى و حل مشكلات و رفع اختلافات به رحلت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله و سلم) تمام شده است؟!
آيا خدا و پيغمبرش اين قانون و تعليم و تربيت را بدون مفسر و معلم و مربى رها كرده، و تعيين مفسر و معلم و مربى را به انتخاب مردم بى خبر از علوم و معارف و قوانين و احكام اين كتاب وا گذاشته اند؟!
2 - امامت و رهبرى انسان يعنى پيشوايى و رهبرى عقل انسان، زيرا موضوع بحث امامت كسى است كه امام انسان است، و انسانيت انسان به عقل و فكر اوست " دعامة الإنسان العقل ". (4) و در نظام خلقت انسان قوا و اعضاى بدن محتاجند به راهنمايى حواس، و