مسأله 1894 - چنانچه شك كند و نداند كه عرف مى گويند با هر دو آبيارى شده يا اين كه مى گويند آبيارى آن مثلا با آب باران است، دادن سه چهلم كافيست.
مسأله 1895 - اگر شك كند و نداند كه عرف مى گويند با هر دو آبيارى شده يا اين كه مى گويند با دلو آبيارى شده است، دادن يك بيستم كافيست، و همچنين است اگر احتمال سومى هم ضميمه شود كه در عرف بگويند با آب باران آبيارى شده است.
مسأله 1896 - اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران و مانند آن مشروب شود و به آب دلو و مانند آن محتاج نباشد، ولى با آب دلو هم آبيارى شود و آب دلو به زياد شدن محصول كمك نكند، زكات آن ده يك است، و اگر با دلو و مانند آن آبيارى شود و به آب باران و مانند آن محتاج نباشد ولى با آب باران و مانند آن هم مشروب شود و آنها به زياد شدن محصول كمك نكنند، زكات آن يك بيستم است.
مسأله 1897 - اگر زراعتى را با دلو و مانند آن آبيارى كنند، و در زمينى كه پهلوى آن است زراعتى كنند كه از رطوبت آن زمين استفاده نمايد و محتاج به آبيارى نشود، زكات زراعتى كه با دلو آبيارى شده يك بيستم، و زكات زراعتى كه پهلوى آن است، اگر از غير مالك آن زراعت باشد يك دهم است، و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر از مالك آن زراعت باشد.
مسأله 1898 - مخارجى را كه براى گندم و جو و خرما و انگور كرده است، نمى تواند از حاصل كسر نموده و ملاحظهء نصاب نمايد، پس چنانچه يكى از آنها پيش از ملاحظهء مخارج به حد نصاب برسد، بايد زكات آن را بدهد.
مسأله 1899 - تخمى را كه به مصرف زراعت رسانده - چه از خودش باشد يا خريده باشد - نمى تواند از حاصل كسر كند و سپس ملاحظهء نصاب نمايد، بلكه بايد نصاب را نسبت به مجموع حاصل ملاحظه نمايد.
مسأله 1900 - آنچه كه دولت از عين مال مى گيرد زكات به آن تعلق نمى گيرد، و زايد بر آن متعلق زكات است، مثلا اگر حاصل زراعت (850) كيلو گرم باشد و