اگر يازده ماه از اول محرم بگذرد و شرايط ديگر زكات را هم دارا باشد زكات آن را بدهد.
مسأله 1875 - زكات گندم و جو وقتى تعلق مى گيرد كه عرفا به آنها گندم و جو گفته شود، و زكات كشمش وقتى تعلق مى گيرد كه به آن انگور گفته شود، و زكات خرما وقتى تعلق مى گيرد كه عرب به آن تمر بگويد، و وقت دادن زكات در گندم و جو موقع جدا كردن كاه از دانه است، و در خرما و كشمش موقعى است كه خشك شده باشند، و اگر از آن وقت اداى زكات را بدون عذر با وجود مستحق تأخير بيندازد، ضامن است.
مسأله 1876 - اگر موقع تعلق زكات گندم و جو و كشمش و خرما - كه در مسألهء پيش گذشت - صاحب آنها بالغ و عاقل و آزاد و متمكن از تصرف باشد، بايد زكات آنها را بدهد - هر چند قبل از آن واجد تمام يا بعضى از اين شرايط نباشد - و اگر فاقد يكى از اين شرايط باشد زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1877 - اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در تمام سال يا مقدارى از آن ديوانه باشد، زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1878 - اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در مقدارى از سال مست يا بى هوش شود، زكات از او ساقط نمى شود، و همچنين است اگر موقع واجب شدن زكات گندم و جو و خرما و كشمش، مست يا بى هوش باشد.
مسأله 1879 - مالى را كه از انسان غصب كرده اند و نمى تواند در آن تصرف كند، زكات ندارد، ولى اگر غصب شده زراعت گندم و جو و درخت خرما و انگور باشد و موقع تعلق زكات در دست غاصب باشد، هر وقت به صاحبش برگشت - بنابر احتياط واجب - زكات آن را بدهد.
مسأله 1880 - اگر طلا و نقره يا چيز ديگرى را كه زكات در آن واجب است قرض كند و يك سال نزد او بماند، بايد زكات آن را بدهد، و بر كسى كه قرض داده چيزى نيست.