هم بيشتر از مقدار واجب داده است، مثلا كسى كه (110) مثقال نقره دارد، اگر يك چهلم آن را بدهد، زكات (105) مثقال آن را كه واجب بوده داده، و مقدارى هم براى (5) مثقال آن داده كه واجب نبوده است.
مسأله 1915 - كسى كه طلا يا نقره ء او به اندازه ء نصاب است، اگر چه زكات آن را داده باشد، تا وقتى از نصاب اول كم نشده همه ساله بايد زكات آن را بدهد.
مسأله 1916 - زكات طلا و نقره در صورتى واجب مى شود كه آن را سكه زده باشند و معاملهء با آن رواج داشته باشد، و اگر سكهء آن هم از بين رفته باشد، بايد زكات آن را بدهند.
مسأله 1917 - طلا و نقره ء سكه دارى كه زنها براى زينت به كار مى برند، در صورتى كه رواج معامله با آن باقى باشد، يعنى معاملهء پول طلا و نقره با آن شود، بنابر احتياط زكات آن واجب است، ولى اگر رواج معامله با آن باقى نباشد، زكات واجب نيست.
مسأله 1918 - كسى كه طلا و نقره دارد، اگر هىچكدام آنها به اندازه ء نصاب اول نباشد، مثلا (104) مثقال نقره و (14) مثقال طلا داشته باشد، زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1919 - چنان كه در سابق گذشت، زكات طلا و نقره در صورتى واجب مى شود كه انسان يازده ماه مالك مقدار نصاب باشد، و اگر در بين يازده ماه طلا و نقره ء او از نصاب اول كمتر شود، زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1920 - اگر در بين يازده ماه، طلا و نقره اى را كه دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد، يا آنها را آب كند، زكات بر او واجب نيست، ولى اگر براى فرار از دادن زكات اين كارها را بكند، احتياط مستحب آن است كه زكات را بدهد.
مسأله 1921 - اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب كند، بايد زكات آنها را بدهد، و چنانچه به واسطهء آب كردن وزن يا قيمت آنها كم شود، بايد زكاتى را كه پيش از آب كردن بر او واجب بوده بدهد.