مسأله 1033 - هرگاه ركوع را به طور غير معمول به جا آورد، مثلا به چپ يا راست خم شود، اگر چه دستهاى او به زانو برسد صحيح نيست.
مسأله 1034 - خم شدن بايد به قصد ركوع باشد، پس اگر به قصد كار ديگر - مثلا براى كشتن جانورى - خم شود، نمى تواند آن را ركوع حساب كند، بلكه بايد بايستد و دوباره براى ركوع خم شود، و به واسطهء اين عمل ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.
مسأله 1035 - كسى كه دست يا زانوى او با دست و زانوى ديگران فرق دارد، مثلا دستش خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد، يا زانوى او پايين تر از مردم ديگر است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد، بايد به اندازه ء متعارف خم شود.
مسأله 1036 - كسى كه نشسته ركوع مى كند، بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد، و احوط آن است كه به قدرى خم شود كه اگر ايستاده ركوع مى كرد به همان مقدار خم مى شد.
مسأله 1037 - در حال اختيار واجب است در ركوع سه مرتبه (سبحان الله) يا يك مرتبه (سبحان ربي العظيم وبحمده) يا هر ذكرى كه به اين مقدار باشد بگويد، و احتياط مستحب آن است كه تسبيح را به صورتى كه بيان شد بر ذكر ديگر مقدم بدارد، و در تنگى وقت و در حال ناچارى گفتن يك (سبحان الله) كافيست.
مسأله 1038 - ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود، و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.
مسأله 1039 - در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد، و در ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكرى كه براى ركوع دستور داده اند بگويد، بنابر احتياط واجب آرام بودن بدن لازم است، و اگر به قصد مطلق ذكر بگويد لازم نيست.
مسأله 1040 - اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گويد بى اختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، بايد بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد، ولى اگر كمى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج