اين دستور مقدس نفوس اغنيا را از كدورت و زنگار بخل و حرص و طمع پاك و اموال آنها را از آلودگى به حقوق فقرا كه به منزلهء خون آنان است پاكيزه كرد، و پيوند طبقهء غنى و فقير را به اين وسيله مستحكم نمود، و فاصلهء بين اين دو طبقه را - كه بدنه و پيكر جامعه از اين دو تشكيل مى شود - از ميان برد و كدورت را به الفت تبديل كرد، و به بركت اين مقررات و آداب نه تنها حوايج بيچارگان را، بلكه عزت نفس و آبرو و شرافت و كرامت انسانى آنها را تأمين نمود.
آتش حسد فقرا را به آب رحمت انفاقى كه غنى از فقير در آن انفاق منت بكشد، خاموش كرد، و در حصار اين زكات و صدقات، اموال اغنيا را كه مانند خون در شريان جامعه بايد جريان داشته باشد تا نظام اقتصادى امت محفوظ بماند بيمه كرد، كه حضرت أمير المؤمنين (عليه السلام) فرمود: " وحصنوا اموالكم بالزكاة ". (1) آيا با اجراى چنين برنامه اى از انفاق مال ثروتمندان تا دانش دانشمندان با اين كميت و كيفيتى كه ملاحظه شد، فقر مادى و معنوى در جامعه ريشه كن نخواهد شد؟!
اين نمونه اى از حكمت نماز و زكات و اثر اين دو در سعادت فرد و جامعه بود، بنابراين دينى كه براى هر حركت وسكون و فعل و ترك انسان وظيفه معين كرده است، كه مجموعهء واجبات و محرمات و مستحبات و مكروهات و مباحات را تشكيل مى دهد، و براى مصونيت جان و عرض و مال افراد، حقوق و حدودى معين نموده، آيا مراعات آنها چه مدينهء فاضله اى را به وجود خواهد آورد؟
از مطالعهء - مثلا - حقوق حيوانى كه انسان از او بار مى كشد، روشن مى شود كه حقوق انسان در اين دين چگونه تضمين شده است.
حق مركبى كه انسان بر او سوار مى شود اين است كه: وقتى به منزل رسيد - پيش از آن كه به غذاى خود بپردازد - علوفهء او را آماده كند، و به هر آبى رسيد آب را بر او عرضه كند كه مبادا تشنگى بكشد، و تازيانه بر صورت او نزند، و بر پشت او جز در ميدان جهاد - هنگامى كه ضرورت اقتضا كند - نايستد، و بيشتر از طاقت او بر او بار نكند و از او كار نكشد، و ناسزا به او نگويد، و چهره ء او را زشت