طاعت است، همان امير المؤمنين على بن ابيطالب است، كه در هيچ يك از ائمه اين صفات مجتمع نيست، اگر چه هر يك جامع جميع كمالات وحاوى تمام مقامات هستند سلام الله عليهم أجمعين.
و اگر در اخبار نظر كنى و ملاحظه آداب سلوك ائمه را در زيارات نمائى واسلوب مخاطبات ايشان را با جناب ولايت مأب نيكو متأمل شوى كه يك جا ايمان او را قرين ايمان به خدا و رسول خدا شمرده اند، و يك جا ناله وا سيداه بر آورده اند، و يك جا در مقابل قبر مقدس او عبدك وابن عبدك گفتهاند، و يك جا در أداى حوائج متوسل به ولاى او شده اند، و يك جا افتخار به محبت او كرده اند، و غير اينها از مواردى كه مقام و مجال ذكر آنها نيست، البته خار شك در سينهات نخلد، و اعتقاد ثابت وجازم خواهى داشت كه لفظ امير المؤمنين بر سبيل حقيقت منحصر است در على عليه السلام، واحدى از خلق اولين و آخرين شايسته اين مقام نيست چه هر كس در هر مقام، و هر موجود در هر مرتبه، هر فيض كه از مبدء فياض به او مىرسد بتوسط مقام محمدى است، كه واسطه فيض او مقام علوى است، چنانچه فرموده " لا يؤدي عني الا علي " (1) و در خبر معراج است " لا يؤدى عنك الا علي " (2) و فعل در قوه نكره است، ونكره در سياق نفى مقتضى عموم، چنانچه