بپرهيزيد از مباهله كه دستخوش هلاكت نشويد، بالاخره كار به مسالمت انجاميد وجزيه بر خود مقرر داشتند، وضريبه بر خود بستند.
آنگاه پيغمبر فرمود كه سوگند به آنكه جان من در دست اوست، همانا هلاك بر اهل نجران از آسمان آويخته شده بود، و اگر مباهله مىنمودند، يكسره مسخ به قرده و خنازير مى شدند، و اين وادى بر ايشان افروخته مى شد، و اهل نجران از ريشه كنده مىشدند، حتى مرغهاى فراز درختان و سال نمى گذشت كه عامه نصارى به هلاكت مىرسيدند.
و روايت شده كه چون پيغمبر با كساى سياه بيرون آمد از آن پس حسن آمد پس او را با خود جاى داد در آن جامه، همچنين در عقب او حسين آمد، آنگاه فاطمه بعد از او على، و هر يك را در كسا جاى داد، پس اين آيه مبارك را قرائت كرد " انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا " (33 / 33) (1).
تا اينجا بود خلاصه سخن فخر رازى بعد از آن مىگويد كه اين روايت مانند متفق عليه است ما بين اهل تفسير و علماء حديث.
و همچنين نظام الدين نيشابورى در تفسير خود نقل كرده، و دعوى اتفاق نموده، و زمخشرى در (كشاف) و ناصر الدين بيضاوى در (أنوار التنزيل) وأبو السعود به همين طريق نقل كرده اند، و شمس الدين سبط أبو الفرج بن الجوزى البغدادى در (تذكرة) دعوى اتفاق اهل سير و علماء بر اين روايت كرده، وابن روزبهان با كمال تعصب در رد (كشف الحق) آية الله علامه قدس سره را بر دعوى اتفاق تقرير كرده، و كمال الدين بن طلحة نسبت بجميع نقله ثقات ورواة اثبات داده.