12 - جابر جعفى از تميم بن حزام اسدى روايت كرده كه گفت: دعواى دو زن را كه بر سر يك دختر و پسر اختلاف داشتند نزد عمر بردند، عمر گفت:
ابو الحسن زداينده غم ها كجاست؟ على عليه السلام را آوردند، عمر داستان را براى حضرت تعريف كرد، حضرت دستور داد دو ظرف شيشه اى آوردند و آنها را وزن نمود، آن گاه دستور داد كه هر كدام در يكى از شيشه ها شير بدوشد. سپس شيشه ها را وزن كرد و يكى سنگين تر آمد. حضرت فرمود: پسر از آن زنى است كه شيرش سنگين تر است و دختر از آن زنى كه شيرش سبك تر است. عمر گفت:
اى ابو الحسن، اين را از كجا گفتى؟ فرمود: زيرا خداوند بهره پسر را از ارث دو برابر بهره دختر قرار داده است. و پزشكان نيز همين (سنگينى شير) را اساس استدلال بر پسر و دختر قرار داده اند. (1) 13 - حافظ عبد الرزاق وعبدبن حميد وابن منذر با سند خود از دئلى روايت كرده اند كه: زنى را نزد عمر آوردند كه شش ماهه زاييده بود، عمر خواست او را سنگسار كند، خواهرش نزد على بن ابى طالب عليه السلام آمد و گفت: عمر مى خواهد خواهرم را سنگسار كند، تو را به خدا سوگند مى دهم كه اگر عذرى براى او مى دانى مرا از آن با خبر ساز. على عليه السلام فرمود: او عذر دارد، زن صدا به تكبير بلند كرد كه عمر و حاضران شنيدند، آن گاه به نزد عمر رفته گفت: على براى خواهرم عذرى مى شناسد، عمر به نزد على عليه السلام فرستاد كه عذر آن زن چيست؟ فرمود:
خداوند مى فرمايد: (مادران فرزندان خود را دو سال تمام شير دهند) (2) و فرموده:
(و مدت حمل و دوران شير دادنش سى ماه است) (3) و فرموده: (و دوران * (هامش) (1) - مناقب ابن شهر آشوب 2 / 367.
(2) - سوره بقره / 233.
(4) - سوره احقاف / 15. (*)