ثابت، قيس بن سعد، ابوالطفيل عامربن واثله، عباس بن عبد المطلب و پسرانش، همه بنى هاشم وبنى مطلب و بسيارى ديگر همه رافضى اند زيرا هم على را دوست مىداشته اند و هم بر شيخين مقدم مى دانسته اند، و نيز عده بى شمارى از تابعين و پيروان آنها از بزرگان ائمه و برگزيدگان امت نيز رافضى خواهند بود در صورتى كه در ميان آنان كسانى هستند كه همدوش قرآنند، ورد عدالت اينان به خدا سوگند كمرشكن است. (1) در پايان بايد گفت: چگونه مى تواند ابان بن تغلب منحرف و ناپسنديده مذهب ومجاهر باشد در حالى كه مرگ او قلب امام صادق عليه السلام را به درد آورد؟
و چگونه مى تواند چنين باشد در صورتى كه امام باقر عليه السلام به او فرمود: (در مسجد مدينه بنشين و براى مردم فتوا بده، كه من دوست دارم در ميان شيعيانم مانند تو به چشم خورد)! و چون خبر مرگ او به امام صادق عليه السلام رسيد فرمود: (به خدا سوگند مرگ ابان دل مرا به درد آورد). (2) خداوند ديدگان ناصبيان را كور كند و عذاب خود را بر آنان فرو ريزد كه مردان مذهب را به اين گونه اراجيف و ناسزاها متهم مى دارند.
محدث قمى رحمه الله گويد: ابان بن تغلب كوفى در ميان اصحاب ما ثقه و جليل القدر و والامقام است، امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام را ديده است...، آن مرحوم در همه فنون علم از قرآن، فقه، حديث، ادب، نحو و لغت مقدم بود. وى كتابهايى دارد از جمله كتاب تفسير غريب القرآن (تفسير لغات مشكل قرآن)، او از قاريان سرشناس وفقيه ولغوى بود، از مردم عرب مطالبى شنيده و از آنان حكايت نموده و از امام صادق عليه السلام سى هزار حديث