(و آدم را در علم و يحيى و نوح را در زهد و هوشمندى بنگرى).
(پس به على مرتضى بنگر كه همه اين مزاياى پيامبران يك جا در وجود او جمع است).
و نيز گويد: (1) قد تغذى من روحه وهداه * بلبان الأخا و در الصفاء حيث صدر النبي مهد وثير * ويداه للحفظ خير وقاء كان يدني فراشه منه حتى * لاينام النبي والمهد نائي ويهز المهد الذي هو فيه * بحنو في ساعة الأغفاء ويناغيه وهو في المهد ملقى * بحنان في ضحكه والبكاء وتربى في حجره وهو طفل * مستظلا من عطفه برداء حين آوى إليه في عام عسر * عم شيخ البطحاء بالبأساء فرعاه حتى ترعرع منه * فهو غرس في خلقه والنماء وتلقى الاداب منه دروسا * فدروسا من حكمة وذكاء فهو صنو له وأحمد صنو * لعلي في دوحة العلياء (همانا على از روح هدايت پيامبر با شير برادرى و صفا تغذيه كرد).
(چنان كه سينه پيامبر بسترى نرم و گسترده، و دستهاى حضرتش بهترين محافظ براى او بود).
(پيامبر بستر خود را به گهواره او نزديك مى ساخت تا در هنگام خواب از او دور نباشد).
(و گهواره او را هنگامى كه در آن قرار داشت در وقت خواب با مهربانى