2 - حافظ محمد بن يوسف بن محمد بلخى شافعى در كتاب خود (چنان كه در خلاصه آن ص 16 آمده) گويد: از على - كرم الله وجهه - روايت است كه در مجلس عمومى خود فرمود: از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد، مرا از علم آسمان پرسيد كه من كوچه به كوچه و ناحيه به ناحيه آن را مى شناسم. مردى از حاضران گفت: اى پسر ابى طالب، اينك كه چنين ادعا دارى، بگو اكنون جبرئيل كجاست؟
پس حضرت اندكى در خود فرو رفت و در اسرار [عالم] انديشيد، سپس سربرداشت و فرمود: من آسمانهاى هفتگانه را گرديدم و جبرئيل را نيافتم و به گمانم خود تويى اى پرسنده! وى گفت: به به، كيست به مانند تو اى پسر ابى طالب كه پروردگارت به تو بر فرشتگان افتخار مى ورزد؟! آن گاه از ديد حاضران پنهان شد. (1) 3 - محمد بن طلحه شافعى گويد: يك بار حضرتش فرمود: (مرا از راههاى آسمانها بپرسيد، كه من بدانها از راههاى زمين داناترم). و بار ديگر فرمود: (اگر بخواهم يك بار گران شتر از تفسير بسم الله الرحمن الرحيم پر كنم). و بار ديگر فرمود: (اگر بالشى برايم نهند و بر آن نشينم ميان اهل تورات به توراتشان و ميان اهل انجيل به انجيلشان و ميان اهل زبور به زبورشان و ميان اهل فرقان (قرآن) به فرقانشان داورى كنم. به خدا سوگند كه آيه اى در خشكى يا دريا، در بيابان و كوهستان، در آسمان و زمين و در شب و روز نازل نشد جز آن كه مى دانم كه درباره چه كسى و چه چيزى نازل شد). (2) 4 - سبط ابن جوزى گويد: آن حضرت فرمود: مرا از راههاى آسمانها بپرسيد كه من به آنها از راههاى زمينها داناترم، و اگر پرده برداشته شود بر يقين من