ابن حجر هيتمى مكى گويد: اين آيه سرچشمه فضائل خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است، زيرا مشتمل بر فضائل والاى آنان و اعتنا به شأن ايشان است، زيرا با (انما) شروع شده كه حصر اراده خداوند را در بردن رجس از آنان مى رساند، ورجس عبارت است از گناه و شك در آنچه ايمان بدان واجب است، و نيز دلالت بر پاك نمودن آنان از ساير اخلاق و احوال نكوهيده دارد، و در برخى روايات خواهد آمد كه بدن آنان را بر آتش حرام ساخته است، و اين خود فائده و هدف همان پاكسازى است، زيرا الهام انابت به سوى خدا و ادامه اعمال صالحه از موارد همان پاكسازى است... و از موارد تطهيرشان حرام ساختن صدقه واجب (زكات) - بلكه صدقه مستحب نيز بنا بر يكى از اقوال مالك - بر آنان است، زيرا صدقات چرك (اموال) مردم است علاوه بر آن كه از سرشكستگى گيرنده و عزت دهنده خبر مى دهد. و به جاى آن خمس فئ و غنيمت به آنان اختصاص يافته كه از عزت گيرنده و ذلت دهنده خبر مى دهد...
و حكمت آن كه آيه با كلمه (تطهيرا) پايان يافته است مبالغه در وصول آنان به برترين درجه پاكى و رفع مجازيت در معناى پاكى (و اثبات حقيقت آن) است، و نيز تنوين آن براى تعظيم و تكثير و اعجاب است كه چنين مى رساند كه اين پاكى از جنس پاكيهاى متعارف و مأنوس نيست. آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم اين مطلب را تأكيد نمود با تكرار طلب آنچه كه در آيه آمده است براى آنان كه گفت: (خداوندا! اينان خاندان منند...) و نيز با طلب درود بر آنان كه گفت: (پس درودت را بر آنان قرار ده)، و نيز با اين سخن تأكيد كرد كه: (من در جنگم با هر كه با آنان بجنگد)... و با اين بيانات آنان را در جايگاه خويش نهاد. و نيز در آيه مباهله، اهل بيت به آن حضرت پيوند داده شده اند. (1)