كسى كه دانسته حق را انكار كند و با آن عناد ورزد و كسى كه جوياى حق است اما به آن نرسيده و به خطا رفته جدا بسيار است و بر كسى پوشيده نيست.
15 - و در جواهر از حدائق نقل كرده است كه: حكم به كفر مخالفان و دشمنى آنان و حكم به نجاستشان در كلام اصحاب پيشين ما مشهور است، و سخن شيخ ابن نوبخت را كه از متقدمان اصحاب ماست شاهد آورده كه در كتاب فص الياقوت گفته است: آنان كه نص را رد مى كنند در نزد جمهور اصحاب ما كافر به حساب مى آيند... (1) 16 -... ولى بيشتر علماى اماميه حكم به طهارت مخالفان و نجاست ناصبيان و خوارج كرده اند. استاد كل، شيخ اعظم: انصارى رحمه الله فرموده است: ظاهر آن است كه عامه (اهل سنت) چند قسم اند، برخى ناصبى، برخى مستضعف و برخى ميان اينها هستند، نه اينند و نه آن. و آن گروه كه به سبب وجود اخبار و اجماع محكوم به نجاستند همان قسم اولند. بلكه بسا حكم به نجاست آنها نيز مشكل به نظر مى رسد، زيرا آنچه از اخبار و تواريخ ظاهر است آن است كه بسيارى از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و كسانى كه در زمان حضرت امير عليه السلام بودند و اصحاب جمل و صفين بلكه همه شاميان و بسيارى از مردم مكه و مدينه در عداوت سختى نسبت به اهل بيت عليهم السلام بودند، و روايت شده است كه: (شاميان از روميان بدترند، و اهل مكه آشكارا به خدا كفر مى ورزيدند ولى اهل مدينه هفتاد مرتبه از آنها پليدترند) و با اين حال نقل نشده كه از آنان دورى مى جسته اند...
آرى، ممكن است اين شبهه را چنين رد كرد كه معلوم نيست همه كسانى كه در بالا شمرده شدند دشمن واقعى بوده اند بلكه بسيارى از آنان - به ويژه در دولت بنى اميه - از روى تقيه اظهار دشمنى مى نموده اند... به علاوه ممكن است