خمس ميوه ء درختها را در صورتى كه زايد بر استفاده اش باشد بدهد.
مسأله 1789 - اگر درخت بيد و چنار و مانند اينها را بكارد، در صورتى كه خمس آنها را داده باشد بايد هر سال خمس نمو آنها را بدهد، و همچنين اگر مثلا از شاخه هاى درخت كه معمولا هر سال مى برند استفاده اى ببرد و به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر كسبش از مخارج سال او زياد بيايد، در آخر هر سال بايد خمس آنها را بدهد، اما در صورتى كه خمس آن درخت را نداده و نمو كرده باشد بايد خمس اصل درخت و نمو آن خمس و خمس نمو حصهء خود را بدهد.
مسأله 1790 - كسى كه چند رشته كسب دارد، مثلا اجاره ء ملك مى گيرد و خريد و فروش و زراعت هم مى كند، بايد خمس فايده هايى را كه در آخر سال از مخارج او زياد مى آيد بدهد، و چنانچه از يك رشته نفع ببرد و از رشتهء ديگر ضرر كند، بنابر احتياط مستحب خمس نفعى را كه برده بدهد.
مسأله 1791 - خرجهايى را كه انسان براى به دست آوردن فايده مى كند - مانند دلالى و حمالى - از مؤونهء تحصيل منفعت شمرده مى شود و مى تواند از سود كسر كند و نسبت به آن مقدار خمس ندارد.
مسأله 1792 - آنچه از منافع كسب در بين سال به مصرف خوراك و پوشاك و اثاثيه و خريد منزل و ازدواج فرزند و جهيزيهء دختر و زيارت و مانند اينها از امورى كه از مخارج آن سال حساب مى شود مى رسد - در صورتى كه از شأن او زياد نباشد - خمس ندارد.
مسأله 1793 - مالى را كه انسان به مصرف نذر و كفاره مى رساند، جزء مخارج ساليانه است، و نيز مالى را كه به كسى مى بخشد يا جايزه مى دهد - در صورتى كه از شأن او زياد نباشد - از مخارج ساليانه حساب مى شود.
مسأله 1794 - اگر انسان در شهرى باشد كه معمولا هر سال مقدارى از جهيزيهء دختر را تهيه مى كنند، در صورتى كه آن شخص نتواند در غير اين صورت جهيزيه را تهيه كند و ندادن جهيزيه منافى شأن او باشد، چنانچه در بين سال از منافع آن سال جهيزيه بخرد، خمس ندارد، و اگر از منافع آن سال در سال بعد