مسأله 1810 - كسى كه با ديگرى شريك است، اگر خمس منافع خود را بدهد و شريك او ندهد و در سال بعد از مالى كه خمسش را نداده، براى سرمايهء شركت بگذارد هىچكدام نمى توانند در آن مال تصرف كنند، مگر در صورتى كه شريكى كه خمس نداده معتقد به خمس نباشد كه در اين صورت شريك ديگر مى تواند تصرف كند.
مسأله 1811 - اگر بچهء صغير سرمايه اى داشته باشد و از آن منافعى به دست آيد، خمس به آنها تعلق مى گيرد، و بر ولى است كه خمس آن را بدهد، و اگر نداد آن صغير بعد از بلوغ بايد بپردازد.
مسأله 1812 - كسى كه مالى از ديگرى به دست آورد و يقين دارد كه خمسش را نداده، نمى تواند در آن مال تصرف كند مگر اين كه آن ديگرى معتقد به خمس نباشد، و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر شك داشته باشد كه خمس آن را داده يا نه.
مسأله 1813 - اگر كسى از منافع كسب خود در اثناى سال ملكى بخرد كه از لوازم و مخارج ساليانه اش حساب نشود، واجب است بعد از تمامى سال خمس آن را بدهد، و چنانچه خمس آن را نداد و قيمت آن ملك بالا رفت، بايد خمس مقدارى را كه آن ملك فعلا ارزش دارد بدهد، و همچنين است غير ملك از فرش و مانند آن.
مسأله 1814 - اگر با پول خمس نداده مثلا ملكى بخرد و قيمت آن بالا رود، چنانچه آن ملك را براى آن نخريده كه قيمتش بالا رود و بفروشد، مثل اين كه زمينى را براى زراعت خريده است، در صورتى كه آن ملك را به ذمه خريده و از پول خمس نداده قيمت آن را داده، بايد خمس قيمتى را كه خريده است بدهد، و اگر پول خمس نداده را به فروشنده داده و به او گفته كه اين ملك را با اين پول مى خرم، در صورتى كه حاكم شرع معاملهء پنج يك آن را اجازه كند، خريدار بايد خمس مقدارى را كه آن ملك فعلا ارزش دارد بدهد.
مسأله 1815 - كسى كه از اول تكليف خمس نداده، اگر از منافع كسب چيزى كه به