معنى بر ارباب هوش روشن است، و از اين معنى است كه كميت بن يزيد اسدى رضى الله عنه در يكى از هاشميات سبع در ذكر پيغمبر صلى الله عليه وآله مىگويد:
انقذ الله شلونا من شفا النار * به نعمة من المنعام لو فدى الحى ميتا قلت نفسى * وبني الفدا لتلك العظام وفيه نقد يعرفه من ذاق طعم الادب * ونسل اليه ولو من حدب بالجملة اين كلمه نقل شده بغلبه استعمال يا از شهرت، بسر حد ظهور رسيده در مطلق تعظيم و تجليل كسى، و او لازم معنى اول است، و غالبا استعمال مىشود و مقصود جز جلالت و بزرگى مخاطب نيست (مراجعه شود به صفحه 457)، كه به عبارت واضحه تعارف و رسمى است، مثل الفاظى كه در صدور مكاتيب و مبادى مراسلات در اين زمان مرسوم شده مىنويسند، از قبيل فداك ما عداك، و روحى فداك، و غير اينها كه مقصود كاتب ابدا از آنها فداى واقعى نيست، بلكه مراد رعايت عظمت و ملاحظه قدر مكتوب اليه است، و از اين قبيل است عبارت زيارت اگر چه مخاطب كه امام است به اعتقاد ما حي است وسميع وبصير، ولى فايده براى اين معنى ندارد، چه صحت اين كلام مبنى بر حيوة صورية دنيويه است، علاوه بر اينكه فداء در بسيارى از اوقات مرده است، و كسى ابدا احتمال تفصيل در صحت اين خطاب نكرده، و اين اشكال اگر چه به تنزيل و فرض رفع مىشود، كه مراد چنان باشد كه تو چنانى كه اگر پدر و مادرم زنده بودند فداى تو مىكردم، ولى در امثله مذكوره مطرد نيست، و در كثيرى از مواضع استعمال اين عبارت جايز نيست، چنانچه در خطاب اصحاب سيد الشهداء در روايت منقوله از حضرت باقر عليه السلام بابى انتم وامى وارد شده (1).
و اگر احتمال بدهند كه آن در مقام تعليم بوده، و لازم نيست خود آن جناب