كافى است. (1) شاعر گويد:
ملكنا فكان العفو منا سجية * فلما ملكتم سال بالدم أبطح فحسبكم هذا التفاوت بيننا * فكل إناء بالذي فيه ينضح (چون ما بر شما دست يافتيم عفو و گذشت را پيشه ساختيم و چون شما بر ما دست يافتيد سرزمين حجاز از خون جارى شد).
(همين تفاوت ميان ما بس كه از هر كوزه همان برون تراود كه در او است).
2 - علامه دياربكرى گويد: روايت است هنگامى كه على عليه السلام عمرو بن عبدود را كشت لباس او را در نياورد، خواهر عمرو بر سر جنازه برادر حاضر شد، چون لباس را به تن او ديد گفت: همرزم كريمى او را به قتل رسانده است، آن گاه از قاتل وى پرسيد، گفتند: على بن ابى طالب بوده. وى اين دو بيت را سرود:
لو كان قاتل عمرو غير قاتله * لكنت أبكي عليه آخر الابد لكن قاتله من لايعاب به * من كان يدعى قديما بيضة البلد (اگر قاتل عمرو غير از اين قاتل (يعنى على عليه السلام) بود تا پايان روزگار بر او مى گريستم).
(اما قاتل او مردى است كه عيبى بر برادرم در كشته شدن به دست او نيست، كه او از قديم بزرگترين مرد ديار عرب بوده است). (2)