در حضور ميكائيل و جبرئيل وصرصائيل فاطمه را به همسرى على در آورد. در اين حال پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به پشت شانه صرصائيل نگريست، ديد بر آن نوشته است:
(لا إله ا لا الله، محمد رسول الله، على مقيم الحجة (على برپا دارنده حجت خداست). پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى صرصائيل، چند گاه است كه اين مطلب بر پشت شانه تو نوشته شده؟ گفت: دوازده هزار سال پيش از آن كه خداوند دنيا را بيافريند. (1) 10 - رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به على بن ابى طالب عليه السلام فرمود: اى ابو الحسن، با خورشيد سخن بگو كه او با تو سخن خواهد گفت. على عليه السلام فرمود: سلام بر تو اى بنده فرمانبر خدا! خورشيد گفت: و سلام بر تو اى امير مؤمنان و پيشواى متقيان، و پيشاهنگ سپيد چهرگان! اى على، تو و شيعيانت در بهشت خواهيد بود. اى على!
نخستين كسى كه زمين دهان گشايد و او سر بر آورد محمد است و سپس تو، و نخستين كسى كه زنده مى شود محمد است و سپس تو، و نخستين كسى كه جامه در بر او كنند محمد است و سپس تو. على عليه السلام با چشم گريان براى خدا به سجده افتاد. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رو به او كرد و فرمود: اى برادر و وصى من، سر بردار كه خداوند به تو بر اهل آسمانها افتخار ورزيد. (2) 11 - على عليه السلام فرمود: حسن و حسين در نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بازى مى كردند تا بيشتر شب گذشت، آن گاه به آنان فرمود: برويد نزد مادرتان. پس برقى جهيد و همين طور براى آنها نور افشان بود تا بر مادرشان فاطمه عليها السلام وارد شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آن برق مى نگريست، و فرمود: سپاس خداى را كه ما خاندان را گرامى داشت. (3)