رستگاران و بهشتيان در زير آن گرد مى آيند، خدا به من داد. 4) از پروردگارم خواستم كه تو امت مرا از حوض من سيراب كنى، خدا به من داد. 5) از پروردگارم خواستم كه تو پيشاهنگ امت من به سوى بهشت باشى، خدا به من داد. پس خدا را سپاس كه اين خواسته ها را به من ارزانى داشت. (1) 7 - رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: جبرئيل نزد من آمد در حالى كه دو بال خود را گشوده بود، در يكى نوشته بود: (لا إله الا الله، محمد النبى) و در ديگرى نوشته بود: (لا إله الا الله، على الوصى). (2) 8 - حضرت امام حسين عليه السلام فرمود: از جدم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم كه فرمود:
هر كه دوست دارد به سان من زيست كند، و به سان من بميرد، و به بهشتى كه پروردگارم مرا وعده داده در آيد، بايد على بن ابى طالب و فرزندان و خاندان پاك او را كه پس از من پيشوايان هدايت و چراغهاى شبهاى تار ضلالت اند، دوست بدارد. زيرا آنان شما را از باب هدايت بيرون نبرده و در باب ضلالت در نمى آورند. (3) 9 - حضرت امام حسين عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در اتاق ام سلمه بود كه فرشته اى بر او وارد شده داراى بيست سر، در هر سرى هزار زبان، كه هر كدام خدا را به لغتى جداگانه تسبيح مى كرد، كف دستش از هفت آسمان و زمين گسترده تر بود، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پنداشت كه وى جبرئيل است، فرمود: اى جبرئيل، هرگز با اين صورت نزد من نيامده بودى؟! گفت: من جبرئيل نيستم، من صرصائيل ام، خداوند مرا به سوى تو فرستاده كه دو نور را به هم تزويج كنى.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كه را با كه؟ گفت: دخترت فاطمه را با على. پس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم