مى باشد، و همچنين اگر كسى از ديگرى مثلا ده من گندم و ده تومان پول طلبكار باشد و شخصى بگويد: (من ضامن يكى از دو طلب تو هستم) و معين نكند كه ضامن گندم است يا پول، صحيح نيست.
مسأله 2368 - اگر طلبكار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمى تواند از بدهكار چيزى بگيرد، و اگر مقدارى از آن را ببخشد، نمى تواند آن مقدار را مطالبه نمايد.
مسأله 2369 - اگر انسان ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد، نمى تواند از ضامن شدن خود برگردد.
مسأله 2370 - ضامن و طلبكار - بنابر احتياط واجب - نمى توانند شرط كنند كه هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را به هم بزنند.
مسأله 2371 - هرگاه انسان در موقع ضامن شدن بتواند طلب طلبكار را بدهد، اگرچه بعد فقير شود طلبكار نمى تواند ضامن بودن او را به هم بزند و طلب خود را از بدهكار اول مطالبه نمايد، و همچنين است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد، ولى طلبكار بداند و به ضامن شدن او راضى شود.
مسأله 2372 - اگر انسان در موقعى كه ضامن مى شود نتواند طلب طلبكار را بدهد و طلبكار در آن وقت نداند و بعد ملتفت شود، مى تواند ضامن بودن او را به هم بزند، ولى اگر پيش از آن كه طلبكار ملتفت شود ضامن قدرت پيدا كرده باشد، چنانچه بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند اشكال دارد.
مسأله 2373 - اگر كسى بدون اجازه ء بدهكار ضامن شود كه بدهى او را بدهد، نمى تواند از او چيزى بگيرد.
مسأله 2374 - اگر كسى با اجازه ء بدهكار ضامن شود كه بدهى او را بدهد، مى تواند مقدارى را كه ضامن شده پس از دادن از او مطالبه نمايد، ولى اگر به جاى جنسى كه بدهكار بوده جنس ديگرى به طلبكار او بدهد، نمى تواند چيزى را كه داده از او مطالبه نمايد، مثلا اگر ده من گندم بدهكار باشد و ضامن ده من برنج بدهد، نمى تواند برنج را از او مطالبه نمايد، ولى اگر خودش راضى شود كه برنج بدهد اشكال ندارد.