مسأله 2329 - اگر بدهكار غير از خانه اى كه لايق به حال او است و در آن سكنى دارد و اثاثيهء منزل و چيزهاى ديگرى كه ناچار از داشتن آنهاست، چيزى نداشته باشد، طلبكار نمى تواند طلب خود را از او مطالبه نمايد، بلكه بايد صبر كند تا بتواند بدهى خود را بدهد.
مسأله 2330 - كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد، چنانچه بتواند كاسبى كند و براى او عسر و حرجى نباشد، واجب است كسب كند و بدهى خود را بدهد.
مسأله 2331 - كسى كه دسترسى به طلبكار خود ندارد، چنانچه اميد نداشته باشد كه او را پيدا كند، بايد طلب او را از طرف صاحبش به قصد صدقه به فقير بدهد، و بنابر احتياط واجب از حاكم شرع اجازه بگيرد، و اگر طلبكار او سيد نباشد، احتياط مستحب آن است كه طلب او را به سيد فقير ندهد.
مسأله 2332 - اگر مال ميت بيشتر از خرج واجب كفن و دفن و بدهى او نباشد، بايد مالش را به همين مصرفها برسانند، و به وارث او چيزى نمى رسد.
مسأله 2333 - اگر كسى مقدارى پول طلا يا نقره قرض كند و قيمت آن كم شود، چنانچه همان مقدار را كه گرفته پس بدهد كافيست، و اگر قيمت آن زيادتر گردد، لازم است همان مقدار را كه گرفته بدهد، ولى در هر دو صورت اگر بدهكار و طلبكار به غير آن راضى شوند، اشكال ندارد.
مسأله 2334 - اگر مالى را كه قرض كرده از بين نرفته باشد و صاحب مال آن را مطالبه كند، احتياط مستحب آن است كه بدهكار همان مال را به او بدهد.
مسأله 2335 - اگر كسى كه قرض مى دهد شرط كند كه زيادتر از مقدارى كه مى دهد بگيرد، مثلا يك من گندم بدهد و شرط كند كه يك من و پنج سير بگيرد، يا ده عدد تخم مرغ بدهد كه يازده عدد تخم مرغ بگيرد، ربا و حرام است، بلكه اگر قرار بگذارد كه بدهكار كارى براى او انجام دهد، يا چيزى را كه قرض كرده با مقدارى جنس ديگر پس دهد - مثلا شرط كند يك تومانى را كه قرض كرده با يك كبريت پس دهد - ربا و حرام است، و نيز اگر با او شرط كند كه چيزى را كه قرض مى گيرد به طور