نمى تواند براى انجام آن از طرف ديگرى وكيل شود، مثلا كسى كه در احرام حج است، چون نبايد صيغهء عقد زناشويى را بخواند، نمى تواند براى خواندن صيغه از طرف ديگرى وكيل شود.
مسأله 2313 - اگر انسان كسى را براى انجام تمام كارهاى خودش وكيل كند صحيح است، ولى اگر براى يكى از كارهاى خود وكيل نمايد و آن كار را معين نكند، وكالت صحيح نيست، مگر آن كه تعيين را به نظر وكيل واگذار كند، مثل اين كه بگويد: (تو وكيل هستى در فروش يا اجاره ء خانه هر كدام را كه اختيار كردى).
مسأله 2314 - اگر وكيل را عزل كند - يعنى از كار بر كنار نمايد - بعد از آن كه خبر به او رسيد نمى تواند آن كار را انجام دهد، ولى اگر پيش از رسيدن خبر آن كار را انجام داده باشد، صحيح است.
مسأله 2315 - وكيل مى تواند از وكالت كناره گيرى كند، اگر چه موكل غايب باشد.
مسأله 2316 - وكيل نمى تواند براى انجام كارى كه به او واگذار شده ديگرى را وكيل نمايد، ولى اگر موكل به او اجازه داده باشد كه وكيل بگيرد، به هر طورى كه به او دستور داده مى تواند رفتار نمايد، پس اگر گفته باشد: (براى من وكيل بگير) بايد از طرف او وكيل بگيرد و نمى تواند كسى را از طرف خودش وكيل كند.
مسأله 2317 - اگر وكيل با اجازه ء موكل كسى را از طرف او وكيل كند، نمى تواند آن وكيل را عزل نمايد، و اگر وكيل اول بميرد يا موكل او را عزل كند، وكالت دومى باطل نمى شود.
مسأله 2318 - اگر وكيل با اجازه ء موكل كسى را از طرف خودش وكيل كند، موكل و وكيل اول مى توانند آن وكيل را عزل كنند، و اگر وكيل اول بميرد يا عزل شود، وكالت دومى باطل مى شود.
مسأله 2319 - اگر چند نفر را براى انجام كارى وكيل كند و به آنها اجازه دهد هر كدام به تنهايى در آن كار اقدام كنند، هر يك از آنان مى تواند آن كار را انجام دهد، و چنانچه يكى از آنان بميرد، وكالت ديگران باطل نمى شود، ولى اگر نگفته باشد كه با هم يا به تنهايى انجام دهند، يا گفته باشد كه با هم انجام دهند، نمى توانند به