اسب مرا پيدا كند اين گندم را به او مى دهم) لازم نيست بگويد آن گندم مال كجاست و قيمت آن چيست، و همچنين اگر مال را معين نكند، مثلا بگويد: (كسى كه اسب مرا پيدا كند ده من گندم به او مى دهم) جعاله صحيح است، ولى احتياط مؤكد آن است كه خصوصيات آن را كاملا معين نمايد.
مسأله 2250 - اگر جاعل مزد معينى براى كار قرار ندهد، مثلا بگويد: (هر كس بچهء مرا پيدا كند پولى به او مى دهم) و مقدار آن را معين نكند، چنانچه كسى آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقدارى كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.
مسأله 2251 - اگر عامل پيش از قرارداد كار را انجام داده باشد، يا بعد از قرارداد به قصد اين كه پول نگيرد انجام دهد، حق مزد گرفتن ندارد.
مسأله 2252 - پيش از آن كه عامل شروع به كار كند، جاعل مى تواند از قرار خود برگردد.
مسأله 2253 - بعد از آن كه عامل شروع به كار كرد، اگر جاعل بخواهد از قرار خود برگردد اشكال دارد.
مسأله 2254 - عامل مى تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر تمام نكردن عمل موجب ضرر جاعل شود، بايد آن را تمام نمايد، مثلا اگر كسى بگويد: (هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او مى دهم) و جراح شروع به عمل كند، چنانچه طورى باشد كه اگر عمل را تمام نكند چشم معيوب مى شود، بايد آن را تمام نمايد، و در صورتى كه ناتمام بگذارد حقى بر جاعل ندارد، و ضامن عيب و ضرر هم مى باشد.
مسأله 2255 - اگر عامل كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پيدا كردن اسب است كه تا تمام نشود براى جاعل فايده ندارد، عامل نمى تواند چيزى مطالبه كند، و همچنين است اگر جاعل مزد را براى تمام كردن عمل قرار بگذارد، مثلا بگويد: (هر كس لباس مرا بدوزد ده تومان به او مى دهم) ولى اگر مقصودش اين باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گيرد براى آن مقدار مزد بدهد، جاعل بايد مزد مقدارى را كه انجام شده به عامل بدهد، اگر چه احتياط اين است كه به طور مصالحه يكديگر را راضى نمايند.