طورى باشد كه بتواند استفاده ء مختصرى از آن ببرد، مى تواند اجاره را به هم بزند.
مسأله 2241 - اگر ملكى را اجاره كند و بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره به طورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفاده اى كه براى آن اجاره داده شده نباشد، اجاره ء مدتى كه باقى مانده باطل مى شود، و مى تواند اجاره ء مدت گذشته را به هم بزند واجرة المثل آن مدت را بدهد.
مسأله 2242 - اگر خانه اى را كه مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و يك اطاق آن خراب شود، در صورتى كه خصوصيتى كه از بين رفته مورد اجاره نباشد، چنانچه فورا آن را بسازد و هيچ مقدار از استفاده ء آن از بين نرود اجاره باطل نمى شود و مستأجر هم نمى تواند اجاره را به هم بزند، ولى اگر ساختن آن به قدرى طول بكشد كه مقدارى از استفاده ء مستأجر از بين برود، اجاره به آن مقدار باطل مى شود و مستأجر مى تواند اجاره ء تمام مدت را به هم بزند و براى استفاده اى كه كرده اجرة المثل بدهد.
مسأله 2243 - اگر اجاره دهنده يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نمى شود، ولى اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد، مثلا ديگرى وصيت كرده باشد كه تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد، از وقتى كه مرده اجاره فضولى است، و اگر مالك فعلى آن اجاره را در مدت باقى مانده اجازه كند نافذ مى شود و مال الاجاره ء مدتى كه بعد از مردن اجاره دهنده باقى مانده - در صورت اجازه - مال مالك فعلى است.
مسأله 2244 - اگر صاحب كار بنا را وكيل كند كه براى او عمله بگيرد، چنانچه بنا كمتر از مقدارى كه از صاحب كار مى گيرد به عمله بدهد، زيادى آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب كار بدهد، ولى اگر اجير شود كه ساختمان را تمام كند و براى خود اختيار بگذارد كه خودش بسازد يا به ديگرى بدهد، در صورتى كه مقدارى خودش كار كرده و باقى را به كمتر از مقدارى كه اجير شده به ديگرى بدهد، زيادى آن براى او حلال مى باشد.
مسأله 2245 - اگر رنگرز قرار بگذارد كه مثلا پارچه را با نيل رنگ كند، چنانچه با چيز ديگرى رنگ نمايد، حق ندارد چيزى بگيرد.