بايد دوباره زكات بدهد.
مسأله 1960 - اگر طفل يا ديوانه اى از شيعهء دوازده امامى، فقير باشد، انسان مى تواند به ولى او زكات بدهد به قصد اين كه آنچه مى دهد ملك طفل يا ديوانه باشد و ولى آنها هم به همين قصد بگيرد.
مسأله 1961 - اگر به ولى طفل و ديوانه دسترسى ندارد، مى تواند خودش يا به وسيلهء يك نفر امين زكات را به مصرف طفل يا ديوانه برساند، و بايد موقعى كه زكات به مصرف آنان مى رسد نيت زكات كند، و در صورتى كه به ولى طفل و ديوانه دسترسى دارد بنابر احتياط واجب به وسيلهء ولى يا به اذن او به مصرف آنان برساند.
مسأله 1962 - به فقيرى كه گدايى مى كند، مى شود زكات داد، ولى به كسى كه زكات را در معصيت صرف مى كند، نمى شود زكات داد.
مسأله 1963 - به كسى كه معصيت كبيره را آشكارا به جا مى آورد، و به تارك نماز و به شرابخوار - بنابر احتياط واجب - نمى شود زكات داد.
مسأله 1964 - كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد، اگر چه مخارج او بر انسان واجب باشد، مى شود قرضش را از زكات داد.
مسأله 1965 - انسان نمى تواند مخارج كسانى را كه مثل اولاد خرجشان بر او واجب است از زكات بدهد، ولى اگر مخارج آنان را ندهد، ديگران مى توانند به آنها زكات بدهند.
مسأله 1966 - اگر انسان زكات را به پسرش بدهد كه خرج زن و نوكر و كلفت خود بنمايد، اشكال ندارد.
مسأله 1967 - اگر پسر به كتابهاى علمى و دينى احتياج داشته باشد، پدر مى تواند آنها را از زكات خريده و در معرض استفاده ء پسر قرار دهد، و اگر بخواهد از سهم سبيل الله بخرد، بنابر احتياط بايد بر آن مصلحت عمومى مترتب باشد.
مسأله 1968 - پدر مى تواند به پسرى كه احتياج به زن گرفتن دارد، زكات خود را بدهد كه زن بگيرد، و همچنين است پسر نسبت به پدر.