يا غايب باشند، تصرف در ملك او بدون اجازه ء ولى آنها حرام و نماز در آن باطل است.
مسأله 885 - نماز خواندن در ملك ديگرى در صورتى جايز است كه يقين يا حجت شرعيه اى بر رضايت مالك داشته باشد، و همچنين است اگر اذن در تصرفى بدهد كه عرفا از اذن در آن تصرف، اذن در نماز خواندن هم فهميده شود، مثل اين كه به كسى اجازه بدهد در ملك او بنشيند و بخوابد، كه از اينها فهميده مى شود براى نماز خواندن هم اذن داده است.
مسأله 886 - نماز خواندن در زمين بسيار وسيع، به تفصيلى كه در مسألهء " 277 " گذشت، منوط به اجازه ء مالك نيست.
" شرط دوم " مسأله 887 - در نماز واجب مكان نمازگزار نبايد حركتى داشته باشد كه مانع از آرامش بدن نمازگزار و انجام واجبات نماز اختيارى باشد، و اگر به واسطهء تنگى وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جايى كه چنين حركتى دارد - مانند اتومبيل و كشتى وترن - نماز بخواند، به قدرى كه ممكن است بايد آرامش بدن و قبله را رعايت نمايد، و اگر آنها از قبله به طرف ديگر حركت كنند، به طرف قبله برگردد.
مسأله 888 - نماز خواندن در اتومبيل و كشتى وترن و مانند اينها، هنگامى كه ايستاده اند مانعى ندارد.
مسأله 889 - روى خرمن گندم و جو و مانند اينها كه مانع از آرامش بدن است، نماز باطل است.
" شرط سوم " مسأله 890 - بايد در جايى نماز بخواند كه احتمال بدهد مى تواند نماز را تمام كند، و نماز خواندن در جايى كه به واسطهء باد و باران و زيادى جمعيت و مانند اينها، اطمينان دارد كه نمى تواند آن را تمام كند، باطل است، اگر چه اتفاقا نماز را تمام كند.
مسأله 891 - اگر در جايى كه ماندن در آن حرام است - مثلا زير سقفى كه نزديك