" انفسنا " دليل خلافت بلافصل امير المؤمنين (عليه السلام) است، زيرا با وجود نفس تنزيلى به نص كتاب كه امتداد وجود پيغمبر است جانشينى ديگرى معقول نيست.
آنچه ائمهء تفسير وحديث بر آن متفق هستند اين است كه مراد از (أبنآءنا) حسن و حسين (عليهما السلام) است، و مراد از (نسآءنا) فاطمهء زهرا (عليها السلام) است، و مراد از (أنفسنا) على بن ابى طالب (عليه السلام) است، و در اين مورد حديثى را ذكر مى كنيم كه فخر رازى در تفسير آيه آورده است و خلاصه و مضمون قريب به مدلول آن اين است:
" چون رسول خدا دلايل را بر نصاراى نجران اقامه كرد، و آنها بر جهل خود اصرار داشتند، فرمود: خدا به من امر كرده كه اگر حجت را قبول نكنيد، من با شما مباهله كنم، گفتند: يا ابا القاسم بر مى گرديم و در كار خود نظر مى كنيم، بعد نزد تو مى آييم، چون بازگشتند به عاقب كه صاحب رأى آنها بود گفتند: يا عبد المسيح تو چه مى بينى؟ گفت: اى جماعت نصارى، شما معرفت پيدا كرديد كه محمد نبى مرسل است، و كلام حق را در امر عيسى براى شما آورده، به خدا قسم، هرگز قومى با پيغمبرى مباهله نكردند كه كبير آنها زنده بماند و صغيرشان پرورش يابد، اگر اين كار را بكنيد مستأصل مى شويد، اگر اصرار داريد كه دست از دينتان بر نداريد با او وداع كنيد و به شهرهاى خود برگرديد.
رسول خدا بيرون آمد، حسين را در آغوش، و دست حسن را گرفته، و فاطمه پشت سر آن حضرت، وعلى پشت سر فاطمه و به آنها فرمود: كه چون دعا كردم شما آمين بگوييد.
اسقف نجران گفت: اى جماعت نصارى، من چهره هايى را مى بينيم كه اگر از خدا بخواهند كوه را از جاى خود بر دارد، به آن وجوه و رخساره ها از جا بر مى دارد، مباهله نكنيد، كه هلاك مى شويد، و تا قيامت بر روى زمين نصرانى نخواهد ماند.
از مباهله شانه خالى كردند و به صلح راضى شدند، پس از مصالحه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) فرمود: قسم به كسى كه جانم به يد اوست هلاكت بر اهل نجران