عقلش " 136 " قوه طبيعيهاش " 18496 " قوه كليهاش " 184960 " و براى هر يك از اينها حكمى است، و هر حرفى به اختلاف هر يك از مراتب اثرى دارد، و همچنين براى هر حرفى لوازمى و مراتبى ذكر مىكنند كه ما در صدد حكايت آن اقوال نيستيم، و اين كتاب هم گنجايش آنها را ندارد، ولى محض اشاره همين مختصر ذكر شد، و قياس ساير احكام بر اين مىشود.
و در اخبار اهل عصمت اشاره به اعتبار حروف و استفاده مطالبى از حروف نورانيه شده، بلكه سيد اجل داماد رفع الله قدره در (جذوات) ادعاى تواتر اخبار أهل بيت در اين باب كرده، و خواص ادعيه واوراد و اذكار وأعداد آن ها را مرتب بر اين امر كرده، و ما اگر چه از سر اين امور محجوبيم، ولى بعد از اتفاق اين طايفه از علماء وحكماء البته شك در اعتبار الفاظ مخصوصه نمىكنيم و تا آنها ادا نشود برائت يقينه حاصل نمى شود.
و از اينجا دانستى كه اين وجه را جداگانه مىتوان وجهى به حساب آورد، و بعد از ملاحظه اين وجوه البته براى كسى كه خواص وآثار مترقبه از زيارت عاشوراء را راغب است لازم است كه از لفظ مأثور تخطى نكند، و به همان وجه روايت " هذا يوم " بگويد، چه اصل برائت در احراز از آثار واقعيه و خواص نفس الامريه عمل دخلى ندارد، وغايت او رفع عقاب يا انقباض است در واجب و مستحب، اگر در او جارى باشد چنانچه در محل خود تقريبى از او كرده ايم، و اشكال سابق بعد التأمل مسرحى در وادى صحت ندارد چه اشاره بر سه وجه مىشود:
به حضور واقعى، و حضور ذهنى، و حضور ذكرى.
و در اين زيارت چون از اول تا آخر ذكر سيد الشهداء و مصائب كربلا، و وقايع عاشورا است صورت ذهنيه او حاضر و نصب العين زائر است، چه