در اينجا خوب است كه سخن ابن ابى الحديد علامه معتزلى را درباره دشمنان اهل بيت عليهم السلام و ناصبيان بياوريم. وى در ذيل اين سخن على عليه السلام: (بى گمان جوان قبيله ثقيب (حجاج بن يوسف) آن فخر فروش هوس ران بر شما مسلط مى شود كه اموال شما را مى خورد و پيه بدنتان را آب مى كند. اى اباوذحه كار خود را بكن)، (1) گويد: مفسران نهج البلاغة پس از سيد رضى رحمه الله داستان وذحه (خنفساء = سوسك) را چند گونه نقل كرده اند...
يكى آن كه: حجاج مبتلا به مرض ابنه بود و سوسك را در محل مذكور مى نهاد تا با حركت خود آنجا را خارش دهد. گفته اند: مبتلاى به اين مرض صد در صد دشمن اهل بيت عليهم السلام است. گويند: نمى گوييم كه هر كه دشمن اهل بيت است مبتلا به اين مرض است بلكه گوييم: هر كه مبتلا به اين مرض است دشمن آنهاست.
گويند: ابوعمر زاهد كه از رجال شيعه هم نيست در امالى و احاديث خود از سيارى از ابوخزيمه كاتب نقل كرده كه گفت: هر كه را كه مبتلا به اين مرض بود بررسى كرديم ديديم ناصبى است. و نيز ابوعمر گفته: عطافى از رجال خود برايم نقل كرد كه گفته اند: از جعفر بن محمد عليهما السلام درباره اين صنف از مردم پرسش شد، فرمود: رحم واژگونه اى است كه به آن درآيند و آن نتواند به ديگرى در آيد. و اين ويژگى هيچ گاه در ولى خدا وجود نداشته و نخواهد داشت و تنها در كافران و فاسقان و دشمن پاكان وجود دارد. ابوجهل عمرو بن هشام مخزومى از اين گروه است و او دشمن ترين مردم با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود. گفته اند: و از همين رو در جنگ بدر عتبة بن ربيعه به او گفت: اى خوشبو كننده مقعد. (1) (هامش) * (1) - نهج البلاغة، خطبه 115.
(2) - شرح نهج البلاغة 7 / 207. (*)