آن گاه آن دو را پند و اندرز داد و در پايان فرمود: از خدا پروا داشته باشيد كه من شما را هشدار دادم. سپس به راه افتاد و در راه مى گفت: (كاش مى دانستم كه آيا در هنگام غفلت من نگاه لطف از من بر مى دارى يا به من مى نگرى؟ كاش مى دانستم كه حال من در خوابهاى در از و اندكى سپاس از نعمتهايت چگونه است)؟ به خدا سوگند در همين حال بود تا سپيده صبح دميد... (1) 3 - نوف در وصف حضرتش به معاويه گفت: در هيچ شبى بسترى براى او نگستردند، و هرگز در كاسه بزرگ (يا در وقت نيم روز) غذا نخورد. (2)
(٧٥٣)