17 - چند بيت از ابوتمام طائى رحمه الله: علامه امينى رحمه الله گويد: براى هيچ خردمندى مجالى در عدم شناخت روز غدير نمى توان يافت به ويژه كه در برابر او انبوه كتابهاى حديث و سيره و تاريخ و ادب قرار دارد كه هر كدام به روز غدير اشاره داشته، و هر كدام حقيقت آن روز را در برابر خواننده ملموس مى دارد و نمى گذارد نسبت بدان بى توجه بماند... و بسا كه خواننده اين كتاب ما (الغدير از آغاز تا پايان نمونه هايى از آنچه گفتيم بيابد. اينك با من همراه شو و از دكتر ملحم ابراهيم اسود، شارح ديوان اين شاعر (ابوتمام) در شگفت آى كه در شرح بيت: ويوم الغدير استوضح الحق اهله (و روز غدير خم، حق براى اهلش كاملا روشن گشت) گويد: روز غدير واقعه جنگ معروفى است.
و سپس در شرح بيت: يمد بضبعيه ويعلم انه (پيامبر زير دو بازوى او را گرفت و بلند كرد و چنان مى نمود كه او ولى آنهاست) سخنى دارد كه مى رساند آن را مربوط به يكى از جنگهاى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى داند. وى (ص 38) گويد: يمد بضبعيه يعنى او را كمك و يارى مى داد. هاء ضمير در يمده به امام على بر مى گردد، يعنى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم او را يارى مى داد و نشان مى داد كه او ولى خواهد بود، آن حضرت يگانه بازو و ياور پيامبر صلى الله عليه و سلم در غدير بود. و شخص رسول خدا هم او را يارى مى داد با علم به اين كه او پس از خودش به زودى سرپرست و جانشين او بر امتش خواهد شد...! (1)