9 - علامه على بن عيسى اربلى رحمه الله گويد: خطيب ابوالمؤيد خوارزمى از ابى اسحاق روايت كرده است كه گفت: على را ديدم كه موى سر و صورتش سپيد، شكمش بزرگ و قامتش ميانه بود. و ابن منده گفته كه آن حضرت سبزه و گندمگون، درشت چشم، بزرگ شكم و ميان قامت مايل به كوتاهى بود و موى سر و صورتش سپيد بود. و محمد بن حبيب بغدادى صاحب كتاب بزرگ (المحبر) درباره صفات آن حضرت اين مطلب را افزوده كه گندمگون و خوش سيما و پر گوشت بود.
آن حضرت به لقب انزع بطين مشهور بود، انزع هم در صورت است و هم در معنا. انزع در صورت كسى است كه موى دو طرف جلو سرش ريخته باشد، و جاى ريختگى مو را نزعه و دو طرف را نزعتان گويند، و زن با چنين وضعى را نزعاء نگويند بلكه زعراء نامند. وبطين كسى است كه شكمى بزرگ دارد. اما انزع در معنا كسى است كه هم گرايش دارد و هم تنفر، و آن حضرت انزع بود، زيرا جانش از ارتكاب شهوات متنفر بود و از آنها اجتناب مى ورزيد، و به اجتناب از گناهان گرايش داشت و راه هر گناهى را بسته بود، و به كسب طاعات مشتاق بود و آن را مىطلبيد و بدان مى رسيد، و به جمع نيكيها گرايش داشت و جامه زيباى حسنات را هميشه به تن داشت.
اما بطين معنوى بود، زيرا سرشار از علم بود، و به اقتضاى علم خود كه به حق اليقين رسيده بود پاره اى از علومش را آشكار و پاره اى را پنهان مى داشت.
علومى كه از آن حضرت به ظهور پيوسته روشن تر از صبح و سريع تر از باد در پهنه آفاق است، و علومى كه پنهان مانده همان است كه خود فرمود: (من علومى نهان در سينه دارم كه اگر آشكار سازم شما مانند ريسمانهاى بلند در چاههاى عميق به لرزه مىافتيد). و يكى از شاعران اين معنا را به نظم كشيده، گويد: