وهو علامة الملائك واسأل * روح جبريل كيف عنه هداها (اى سواره تيزرو لختى مدارا كن با دلهايى كه از عشق واندوه شوريده است).
(چون به سرزمين غرى (نجف) رسيدى فروتنى كن و پيش از و رود به آن وادى پاك كفش خود را بركن).
(و تواضع كن كه آنجا بارگاه قدس است كه افلاك آرزومند بوسه بر خاك آنند).
(آن گاه با ديده اى خونبار كه سيل آسا اشك بر دامن مى ريزد و با دلى پرسوز كه به آتش عشق آتش گرفته است بگو)، (اى پسر عم پيامبر، تو آن دست خدا هستى كه بخشش آن همه چيز را فرا گرفته است).
(تو قرآن قديم اويى و اوصاف تو آيات آن است كه آنها را وحى كرده است).
(تو پس از پيامبر بهترين آفريدگانى، و البته بهترين موجودات آسمان مهر و ماه آن است).
(تو را در مقامات بلند و بزرگواريها درجاتى است كه به پايين ترين آنها بر نتوان شد).
(خداوند تو را به كرامات و بزرگواريهايى چند مخصوص داشت كه مانند اعداد نامتناهى هستند).
(كاش چشمى كه در غير مرغزار تو مىچرد خارى در آن بخلد و هميشه در آن بماند).
(تو را ذاتى مانند ذات پيامبر است، كه اگر چنين نبود تو را برادر خود نمى ساخت).