(و روز اعلام فرمانروايى على مرتضى، پدر حسن و حسين آن امام فرمانروا).
(مى بينى كه هزار بنده از در آمد او آزاد شدند و خود قرص نان جو را براى خوراك مى گزيند).
(او به امر پيامبر در همه جنگها امير بود و در هيچ جنگى كسى بر او امير نبود).
ايروانى (1) كيف يحصى صفاتك الكتاب * ومزاياك ما لهن حساب ليت شعري وهل يحيط بمعناك * خبير كما أحاط الكتاب فلعمري ما أنت في الناس إلا * نفس طه وما بذاك ارتياب (چگونه نوشته اى مى تواند اوصاف تو را برشمرد حال آن كه مزاياى تو حساب ندارد).
(كاش مى دانستم كه آيا هيچ مرد آگاهى مى تواند به معناى تو پى برد تا آن كه يك نوشته بتواند چنين باشد)؟
(به جان خودم سوگند كه تو در ميان مردم جز نفس حضرت طه نبودى، و در اين مطلب ترديدى نيست).
علي كالنبي بكل فضل * سوى فضل النبوة قد عداه هو المعني بالباب الذي من * أتى الهادي النبي فقد أتاه فتى في كنهه خبط البرايا * وفي معنى الحقيقة منه تاهوا (على در همه فضائل مانند پيامبر است جز فضيلت نبوت كه آن را دارا نيست).
(او مراد از آن درى است كه هر كس بخواهد بر پيامبر رهنما وارد شود بايد از